بعضی ازخوراکیها یک پوسته دارند و یک مغز مثل بادام، فندق، گردوف پسته، تخمه. ارزش و اعتبار اینها به مغزشان است نه پوسته، پوسته دورانداختنی است، مغز است که ارزش اینها را بالا برده است. اما گاهی همین گردو را می شکنی می بینی مغزی ندارد توخالی است پوک یا کرم زده است یا تلخ است، اینجا دیگر این گردو ارزشی ندارد و دورا نداختنی است.
انسان هم همینطور، مثل بادام، پسته و گردو مغزی دارد به نام قلب و ارزش او به همان قلب است.
امام علی علیه السلام: «قیمة کل امرء ما یحسنه» ارزش هر کس به اندازه همان چیزی است که دل می بندد و عشق می ورزد.
معیار ارزش آدمها به دلشان است به اینکه به چه چیزی عشق می ورزند، به چه چیزی دلبسته اند. اگر به خانه به ملک و مقام دل بسته است ارزش انسان می شود همان. اگر به خدا دل بسته است ارزش انسان می شود همان.
فردای قیامت هم روزی است که هیچ یک از اینها بدرد آدم نمی خورد مگر قلبی که سالم باشد. «یوم لا ینفع مال و لابنون الا من أتی بقلب سلیم» فردای قیامت قلب سالم نجات دهنده است، دست آدم را می گیرد. قلبی که خالی از کینه و فساد و خشم و شهوت باشد کرم زده نباشد، تلخ نباشد. قلب کرم زده و مریض بدرد نمی خورد، دور انداختنی است آنچه که ما را به سعادت می رساند. دل سالم است.
زمانی می توانیم به سعادت برسیم که دل از صفات بد و شیطانی خالی کنیم. به موسی علی نبینا و آله و علیه السلام خطاب شد یا موسی: «دع نفسک و تعال» ای موسی خودیت را بگذار، هوای نفست را رها کن سپس نزد ما بیا.
آیه شماره 16 از سوره مبارکه مائده
یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ
رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
خدا هر كه
را از خشنودى او پیروى كند به وسیله آن [كتاب] به راههاى سلامت رهنمون مىشود و به
توفیق خویش آنان را از تاریكیها به سوى روشنایى بیرون مىبرد و به راهى راست
هدایتشان مىكند
نکته ها:
1-كسانى قابل هدایتند كه در پى تحصیل رضاى حقّ باشند، نه دنبال مقام و
مال و هواى نفس و انتقام. «یهدى به اللّه مَن اتّبع رضوانه»
2-انسان، خود
زمینهساز هدایت خویش است. «یهدى به اللّه من اتّبع رضوانه»
3-هدایت به راههاى
سلامت و سعادت، در گرو كسب رضاى خداست و هر كس در پى راضى كردن غیر او باشد، در
انحراف است. «یهدى به اللّه من اتّبع رضوانه سبل السلام»
4-راه حقّ یكى و راههاى
باطل (شرك، كفر، نفاق و تفرقه و...) متعدّد است. (كلمهى «نور»، مفرد ولى «ظلمات»
جمع است. آرى، همهى نیكىها و پاكىها در پرتو نور توحید، یك حالت وحدت و یگانگى
به خود مىگیرد، امّا ظلمت همیشه مایهى تفرقه و پراكندگى صفوف است.)
5-هدف، یكى
است ولى راههاى رسیدن به آن متعدّد است. «سبل السلام»
6-مكتب وحى، سلامت و سعادت
فرد و جامعه و روح و جسم را تضمین كرده است. «سبل السلام»
بشر در سایه قرآن، به
همزیستى و صفا در زندگى مىرسد. «سبل السلام»
7-«سبل السلام» به «صراط مستقیم»
منتهى مىشود، و همهى كسانى كه با انجام تكالیف گوناگون در شرایط مختلف، در پى كسب
رضاى خداوند مىباشند، به صراط مستقیم مىرسند. «یهدى... سبل السّلام... یهدیهم الى
صراط مستقیم»
8-براى رسیدن به صراط مستقیم، تنها پیامبر و كتاب كافى نیست، لطف و
ارادهى خدا هم لازم است. «باذنه»
9-نه جبر، نه تفویض بلكه امر بین الامرین.
انسان انتخابگر است؛ «اتّبع رضوانه» امّا رسیدن به هدف بدون اراده خدا نمىشود.
«باذنه»
10-قرآن، داروى شفابخش همه ظلمات است. تاریكىهاى جهل، شرك، تفرقه، توحّش،
شبهات، شهوات، خرافات، جنایات واضطرابها را به نور علم، توحید، وحدت، تمدن، یقین،
حقّ، صفا وآرامش تبدیل مىكند. «یخرجهم من الظلمات الى النور»
على علیه السلام در بصره چون به منزل علاء بن
زیاد رسید و خانه وسیع او را دید فرمود: این خانه به این وسعت براى چیست در این
دنیا و تو به خانه وسیع در آخرت نیازمندتر هستى، بله اگر بخواهى میتوانى همین خانه
را وسیله تامین آخرت قرار دهى كه اینجا محل پذیرائى مهمانان و واردین و ارحام و
خویشان باشد و اینجا جایگاه بررسى حقوق مسلمانان و رساندن حق به صاحبش باشد كه اگر
این طور باشد این خانه وسیله رسیدن به آخرت است.
(نهج البلاغه خطبه 209)
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم:
عَلِیٌ خَیْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَر. الطرائف ،ج 1 ،ص 88
علی بهترین بشر است هرکس منکرشود کافراست.
میلاد امیرالمومنین علی علیه السلام ورو ز پدر مبارک باد